فاندامنتال و دلایل استفاده از تحلیل فاندامنتال (تحلیل بنیادی)
دو روش عمده برای بررسی و تحلیل بازارهای ملي
تحلیل تکنیکال یا نموداری
تحلیل فاندامنتال یا بنیادی
با بررسی بازار تبادلات ارزی از دیدگاه فاندامنتال در حقیقت عوامل موثری بر عرضه و تقاضای ارزهای متفاوت در نظر گرفته می شود تا ترند صعودی یا ترند نزولی نرخ برابری جفت ارز مورد بررسی ، تحلیل و پیش بینی قرار بگیرد. پس فاندامنتال به بررسی عوامل تاثیرگذار در عرضه و تقاضا می پردازد. این عوامل به چهار بخش عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و بحران ها تقسیم بندی می گردد. هر کدام از عوامل در نقش خود بر ترند عرضه و تقاضای یک ارز و در نتیجه نرخ برابری آن ارز در برابر دیگر ارزها اثر گذار خواهد بود. عوامل تاثیر گذار بر عرضه و تقاضا متغیر و متعدد هستند و به همین خاطر تحلیل فاندامنتال را پیچیده و مشکل کرده است. با این حساب تحلیل فاندامنتال دید و نگاه گسترده تری جهت بررسی به معامله گران بازار ارز می دهد. در جایگاه قیاس می توان گفت اگر در بازار سهام داده های بنیادی تمامی شرکت ها جهت بررسی قیمت سهام آن شرکت مورد توجه قرار می گیرد در بازار ارز داده های اقتصادی کشور جهت بررسی ارزش پول محلی که حکم قیمت سهام را دارد مورد بررسی قرار می گیرد.
تراز پرداخت ها BOP
صورت مالی همه ی مبادلات یک کشور با دیگر کشورهای جهان را تراز پرداختی میگویند . اگر تراز پرداخت های کشوری مثبت باشد گرایش به تقویت ارز محلی و اگر تراز پرداخت کشوری منفی باشد گرایش به تضعیف ارز محلی شکل میگیرد. در حقیقت طبق تئوری تراز پرداخت ها نرخ ارز باید در سطح تعادل باشد. این سطح جایگاهیست که تراز حساب جاری کشور با ثبات و پایدار باشد.
تراز سرمایه = سرمایه گذاری در خارج از کشور – سرمایه گذاری در داخل کشور
این سه بخش بیانگراینست که هر چه ورود سرمایه جهت صادرات کالا و یا خدمات یا جهت سرمایه گذاری بیگانگان در مرزهای کشور بیشتر از خروج سرمایه از مرزهای آن کشور باشد به علت تقاضای بیشتر جهت ارز محلی نسبت به عرضه بیشتر ارز محلی تقویت ارز محلی بوجود می آید. این تئوری اغلب در دوره بلند مدت می تواند رفتار ارزها را در برابر همدیگر توجیه کند ولی در دوره کوتاه مدت مناسب نمیباشد.امروزه بخش سوم که همان تراز سرمایه است جهت آسان تر سرمایه گذاری خارجی و سرمایه پذیری خارجی اهمیت بیشتری در نرخ ارز کشورهای صنعتی پیدا کرده است.
مدل بازار دارایی
در مدل بازار دارایی ورود و خروج سرمایه به کشور طبق جذابیت سرمایه گذاری در بازار دارایی یک کشور همچون بازار سهام با اوراق قرضه تعریف می گردد. در حقیقت مطابق با این نظریه هر چه اوراق قرضه و بازار سهام یک کشور سود آوری و بهره بالاتری را برای سرمایه گذاران دارا باشد. به علت جذب سرمایه خارجی و تبدیل ان به پول محلی، ارزش پول محلی نسبت به دیگر ارزهای بین المللی افزایش پیدا می کند و اگر بازار سهام یا اوراق قرضه کشوری نزولی یا با بازدهی پایین باشند تقاضای چندانی جهت نرخ ارز آن کشور وجود نداشته و در نتیجه تضعیف آن ارز برابر دیگر ارزها را می توان انتظار داشت.
تفاوت نرخ های بهره واقعی
نرخ بهره واقعی هر کشور که بالاتر باشد تقاضا جهت ارز محلی آن کشور بیشترمیشود. هنگامی که نرخ بهره واقعی کشوری بیشتر باشد این موضوع منجر به جذب سرمایه خارجی بیشتری به آن کشور می شود و به دلیل اینکه سرمایه خارجی تبدیل به ارز محلی می شود و سپس سپرده گذاری یا سرمایه گذاری می شود تقاضا برای ارز محلی افزایش پیدا می کند و نرخ برابری ارز محلی مثبت خواهد شد. به همین جهت نرخ بهره واقعی کشوری اگر کاسته یا در سطوح پایین تری باشد به علت عدم جذابیت جهت سرمایه گذاری و یا ورود سرمایه به آن کشور و یا وام گرفتن خارجیان و خروج سرمایه از آن کشور، عرضه جهت پول محلی ایجاد میشود و ارزش آن ارز کم می شود.
کری ترید Carry Trade
معاملات انتقالی معاملاتی است که معامله گران و سرمایه گذاران بین المللی مایل هستند ارزی را با نرخ بهره پایین عرضه کنند یا به فروش برسانند و ارزی را که دارای نرخ بهره بالاتری است را تقاضا یا خرید کنند.
علت اصلی این جریان جهت ارزهای اصلی بیانگر این است که وقتی کشوری نرخ بهره پایینی دارد تقاضا جهت وام و یا جذب سرمایه از بانک و بازار سرمایه کشور بسیار بالا می رود ولی این سرمایه در مرزهای آن کشور جهت سرمایه گذاری مورد استفاده قرار نخواهدگرفت و به سمت کشوری که بهره بالاتری دارد یا بازارهای خارجی که سود آوری بیشتری دارد منتقل می شود. این سبک معاملات در دوره بلند مدت یکی از عوامل کلیدی جهت جابجایی نرخ ارز می باشد.
جریان ریسک
جریان ریسک اقتصادی یا ریسک پذیری و ریسک گریزی تبیین کننده جریان سرمایه در دنیا طبق دوره های رونق و رکود جهانی است. هنگامی که اقتصاد جهانی در حال رونق و بهبود است، سرمایه از جهت دارایی ایمن یا کم ریسک که عموما بازدهی کمی را دارا هستند به جهت دارایی هایی پر ریسک یا پربازده جریان پیدا می کند و در شرایط رکود و یا بحران اقتصادی سرمایه ها از طرف دارایی پر بازده به طرف دارایی کم بازده جریان پیدا می کند.
در مابین ارزها به ین ژاپن، دلار ایالات متحده و فرانک سوییس به عنوان ارز کم بازده اشاره میشود و پوند انگلستان، دلار استرالیا،یورو ، دلار کانادا، دلار نیوزلند یا بسیاری از ارزهای دیگر را دارایی یا ارز پربازده می دانند. از طرفی دیگر در زمان رونق و بهبود اقتصاد جهانی، فروش و عرضه ین، دلار و فرانک را در برابر ارزهای پربازده و در زمان رکود و نگرانی نسبت به شرایط اقتصاد جهانی تقاضا و خرید ین، دلار و فرانک را برابر ارزهای پر بازده شاهدیم. به موقعیت اول ریسک پذیری و به موقعیت دوم ریسک گریزی می گویند. امروزه جریان ریسک پذیری و جریان ریسک گریزی را مقدم بر ضعف یا قوت نسبی داخلی اقتصاد ها در سطوح مختلف جهان می دانند و نیروهای تاثیر گذار بر ریسک پذیری و جریان ریسک گریزی مقدم بر شرایط داخلی اقتصادها هستند.